تصویر ثابت

تصویر ثابت

کلیپ مستند فیلم

پیشنهاد ویژه

ماجرای مادر ایرانی که در دانمارک حتی حق لمس و بوسیدن فرزندش را هم ندارد

  • ۱۱۸۹
ماجرای مادر ایرانی که در دانمارک  حتی حق لمس و بوسیدن فرزندش را هم ندارد

ماجرای مادر ایرانی که در دانمارک  حتی حق لمس و بوسیدن فرزندش را هم ندارد

مصاحبه غم انگیز امید دانا با مادری که دولت دانمارک فرزندشو گرفته ازش

دولت دانمارک فرزندم را به من بازگرداند

مادر دیگری به نام حمیده سلامتی

اینجانب حمیده سلامتی، ایرانی ساکن دانمارک دارای اقامت موقت، به مدت دو سال است دولت دانمارک فرزندم را بی‌دلیل از من گرفته و از آنجایی که این سیستم در دانمارک رواج دارد والدین زیادی مانند من دچار این مشکل شده‌اند.
فرزند من دچار مشکلات جسمی و روحی فراوان شده اما دولت دانمارک حاضر به بازگرداندن فرزندم نیست از طریق وکلای مختلف و حقوق بشر پیگیر شدم اما پاسخی نگرفتم یکبار که قصد بازگشت با فرزندم به ایران را داشتم ما را بازداشت و چهار ماه زندانی کردند. اکنون فرزندم به دلیل دوری از والدین دچار آسیب‌ها روحی و روانی زیادی شده است.
بارها قصد بازگشت به ایران داشتم اما گفته‌اند بدون فرزندم بروم.
لازم به ذکر است فرزند من نیز مانند من اقامت موقت دارد و مدارک دانمارکی ندارد و تبعه دانمارک نیست.
طبق اسناد و مدارک موجود دولت دانمارک بسیاری از مواد قانونی کنوانسیون حقوق کودک را نقض کرده اما به دلیل فساد سیستماتیک، کسی پاسخگو نیست.
از طریق سفارت ایران در کپنهاگ، حقوق بشر اروپا و بسیاری از نهادها پیگیری کردم اما کسی رسیدگی نکرده‌ است.
جان و آینده فرزندم در خطر است و نگرانی‌های من به دلیل داشتن بیماری اوتیسم فرزندم روز به روز بیشتر می‌شود.
لذا خواهشمندم مساعدت لازم را جهت بازگرداندن فرزندم به آغوش مادر و کانون خانواده و بازگشت به ایران مبذول دارید.

پایان//

----------------------

آمار رشد جمعیت در کشورهای اروپایی به قدری کاهش یافته که برخی دولتهای اروپایی برای حل این بحران بزرگ به روش های غیرانسانی روی آورده اند.

به گزارش تحریریه، ماجرای غم‌انگیز و باورنکردنی از زبان مادری ایرانی که در دانمارک زندگی می‌کند، در فضای مجازی منتشر شد. خانم مهسا، داستان خود را از این جا شروع می‌کند که برای مدت کوتاه و به دلیل شرایط کاری همسرش به دانمارک مهاجرت می‌کنند.

 پس از مدتی صاحب فرزند می‌شوند. در 9 ماهگی فرزند، خانم مهسا متوجه می‌شود که برخی از حرکات فرزندش غیرعادی است. او پس از این‌که بیش از مدت یک سال از کادر پزشکی جوابی نمی‌گیرد به ایران می‌آید و به پزشک مراجعه می‌کند. پزشک احتمال می‌دهد که فرزند او بیماری اوتیسم داشته باشد و برای پزشکان دانمارکی نیز یک درخواست و نامه می‌نویسد. 

آنها به دانمارک بازمی‌گردد و ازاین‌پس در خانه جدیدی مستأجر می‌شوند. اما متوجه می‌شوند که خانه دچار مشکلاتی است و طبق قاعده می‌بایست به شهرداری اطلاع دهد تا از خانه بازدید کرده و با تشخیص شرایط نامناسب خانه، به آنها در رهن خانه‌ای دیگر کمک کنند.

شهرداری نامناسب بودن آن خانه را تأیید می‌کند اما می‌گوید نمی‌تواند به آنان در رهن خانه جدید کمک کند و تنها راه کمک آنان این است که به پانسیون‌هایی ویژه این افراد، مراجعه کنند و در آن جا ساکن شوند. مهسا در ادامه روایت می‌گوید: «ما به مأموران گفتیم تا فردا صبح به آنان اطلاع می‌دهیم. اما با ما تماس گرفتند که یا باید به این پانسیون بیایند وگرنه فرزندتان را از شما می‌گیریم! بهانه آنان نیز این بود که شما به دلیل نداشتن خانه صلاحیت نگهداری فرزند را ندارید! لذا به پانسیون رفتیم. اما محیط آنجا به شدت بد بود. افراد معتاد و نابهنجار وجود داشت. حریم خصوصی من را اصلاً رعایت نمی‌کردند و حتی وقتی فرزندم را به حمام می‌بردم وارد می‌شدند.

این دخالت‌ها تشدید می‌شد و حتی می‌گفتند نباید فرزندت را به مهدکودک ببری و یا از عمد کاری می‌کردند که من عصبی شوم. با جستجو در اینترنت با یک وکیل آشنا شدم. او گفت که در بد مخمصه‌ای افتادی و در اینجا می‌خواهند فرزندت را بگیرند، این‌قدر بر روی حرکاتت تمرکز می‌کنند تا ایرادی در تو پیدا کنند و بهانه‌ای برای گرفتن فرزندت باشد. بعد از چهار ماه ما توانستیم از آن پانسیون برویم و یک‌خانه مناسب نیز پیدا کردیم.

 شب آخر ناگهان دو نفر از مسئولین آنجا وارد اتاق ما شدند. من لباس نداشتم و گفتم بروید بیرون لباس بپوشم و بعد داخل شوید. اما آنان گوش نمی‌دادند. من ناخودآگاه عصبی شدم و آنان را به بیرون هل دادم. فردا با همسرم رفتیم تا خانه را آماده کنیم و فرزندم آنجا ماند.
 صبح هنگامی که مشغول آماده کردن خانه بودیم، با ما تماس گرفتند که به پانسیون بیایید. هنگامی که به آنجا رفتیم با پلیس مواجهه شدیم و آنان به علت رفتار دیشب و به بهانه‌ی اینکه ما رفتاری خشونت‌آمیز داریم، بچه را گرفتند.

فرزند خانم مهسا دو سال است که در اختیار دولت دانمارک است. دادگاه‌هایی نیز برای بررسی این مسئله تشکیل شده است. او می‌گوید برای عدم صلاحیت نگهداری فرزندم تهمت‌های غیرواقعی می‌زنند. برای مثال می‌گویند بچه دستش را به طرف قابلمه داغ برد و مادرش با حرکت تند و خشن دست او را دور کرد! مهسا می‌گوید در حقیقت، دولت دانمارک برای جبران رشد منفی جمعیت خود، فرزندان مهاجران را به‌زور و به دلایل واهی از خانواده‌هایشان می‌گیرند. حال طبق قانون، این مادر می‌تواند تنها یک ساعت در ماه فرزندش را ملاقات کند؛ آن هم با این شرایط که او را بغل نکند و نبوسد.

 

پایان//

🔺آیا میدانید این زن کیست⁉️

آیا میدانید زنی که تصویرش در صفحه حضرت آقا منتشر شده همان بانوی که در فیلم‌های موجود، درکشور دانمارک در مقابل منافقین، شعار مرگ بر ضدولایت فقیه و مرگ بر منافقین سرمیدهد کیست⁉️

🔻ایشان مادری هستند که مدتهاست دولت دانمارک فرزندش را گرفته و ماه ها مطالبه ما برای بازگشت این کودک به وطن به ثمر نرسیده است⁉️

آیا جا ندارد همانگونه که این زن شجاعانه برای حفظ نظام جمهوری اسلامی ایران دفاع کرد، وزارت خارجه هم از این بانو برای گرفتن فرزندش از دولت دانمارک دفاع کند⁉️


📡کانال تلگرامی کمپین حمایت از این مادر ایرانی:

@Dariush_ra_bazgardanid

🌐گروه تلگرامی این کمپین برای سوال های شما:
@Dariush_ra_bazgardanid1


😃در کانالهای ما عضو و دیگران را دعوت نمایید.
sapp.ir/bartarbin

https://chat.whatsapp.com/FB4Sd8T5GWN02WCxj9Ujb3

http://t.me/bartarbincom

 

 

-------------------------------------------

مطلب جدید اضافه شده

تاریخ 16 شهریور 1400

 

----------
نظرات: (۰) هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

غرب بدون روتوش

انتخابات

موضوع سوم

موضوع چهارم